بررسی اپیدمیولوژی کیست هیداتیک در شترهای ذبح شده در تهران، سال 1380
نویسندگان
چکیده مقاله:
سابقه و هدف: با توجه به شیوع کیست هیداتیک در شتر و عوارض شناخته شده آن و بعضی کاستیها در پژوهشهای قبلی، به منظور تعیین اپیدمیولوژی کیست هیداتیک این تحقیق بر روی شترهای ذبح شده در کشتارگاه والفجر تهران در سال 1380 انجام شد. مواد و روشها: پژوهش با طراحی مقطعی بر روی 216 نفر شتر انجام گرفت. اندام های کبد، ریه، طلحال، قلب و کلیههای شترها به دقت از نظر وجود کیست هیداتیک مورد بازرسی و معاینه قرار گرفتند. خصوصیات مربوط به سن، جنس، نوع اندام آلوده و تعداد کیست (شدت آلودگی) برای هر دام در فرم مخصوص یاداشت میشد. براساس وجود یا عدم وجود پروتواسکولکس باروری یا عدم باروری هر کیست و سپس زنده بودن پروتواسکولکس ها با استفاده از رنگ حیاتی و به روش Eosin Exclusive Test مشخص گردید. یافتهها: از 216 لاشه مورد بررسی، 7/16% شتران آلوده به کیست هیداتیک بودند و میزان آلودگی با افزایش سن رابطه مستقیم داشته به طوری که بالاترین درصد آلودگی در شترهای بیش از 10 سال (3/33%) و پایینترین درصد در شترهای کمتر از 3 سال (3/5%) مشاهده گردید. تعداد کیست هیداتیک در دام های آلوده بین 31-1 عدد متغیر بوده و با افزایش سن ارتباط مستقیم نشان دادند. ریه مهمترین محل استقرار کیست هیداتیک در شترها بود. در شترهای ذبح شده، ریه و کبد هر کدام به تنهایی، توام کبد و ریه و سایر اعضاء به ترتیب 5/5%، 3/2%، 9/7% و 0.9% از نسبت آلودگی را به خود اختصاص دادند. نسبت کیست هیداتیک بارور، استریل و آهکی (کلسیفیه) در شترهای آلوده به ترتیب 9/67% ، 17% و 1/15% بوده است. درصد باروری کیستهای ریوی (9/75%) بیشتر از کیستهای کبدی (1/59%) بود. میزان زنده بودن پروتواسکولکسهای کیست هیداتیک در شتر 6/65% تعیین گردید و این میزان در کبد به طور قابل ملاحظهای بیشتر از ریه بود. نتیجهگیری و توصیهها: میزان شیوع، میزان باروری، درصد زنده بودن پروتواسکولکسهای کیست هیداتیک و شدت آلودگی شتر به این انگل بالا بوده است که زنگ خطری برای آلودگی انسانی میباشد. انجام تحقیقات بیشتر برای شناخت و تعیین علل آلودگی و همچنین انجام پژوهش تجربی برای کاهش مشکلات توصیه میشود.
منابع مشابه
اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملخصوصیات و میزان باروری کیستهای هیداتیک دامهای ذبح شده در کشتارگاه شهرستان زنجان در سال 1377
The present study was conducted to determine viability rate of protoscoleces and fertility rate of hydatid cysts isolated from 118 sheeps and 114 cattles slaughtered at Zanjan abattoir during 1998. At&n...
متن کاملبررسی شیوع سرمی آنتی بادی های ضد بروسلا در شترهای ذبح شده در کشتارگاه سمنان، ایران
خلاصه بروسلوز یکی از بیماری های دامی است که توسط گونه های باکتری جنس بروسلا ایجاد شده و قابل انتقال به انسان می باشد. مطالعه حاضر به منظور تعیین شیوع سرمی این بیماری در شترهای ذبح شده در کشتارگاه شهر سمنان، طی یک دوره چهار ماهه در تابستان و اوایل پاییز سال 1393 انجام پذیرفت. جهت ردیابی عفونت بروسلوز در این حیوانات، آزمون های سرم شناسی شامل رزبنگال، رایت و 2-مرکاپتواتانول بر روی تعداد 150 نم...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 9 شماره 1
صفحات 9- 15
تاریخ انتشار 2004-03
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی برای این مقاله ارائه نشده است
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023